یادداشتی دربارۀ رُمان «گفتن در عین نگفتن»
جواد مجابی، در رمان «گفتن در عین نگفتن» شخصیتی را خلق کرده که در ابتدای داستان، مانند سرهنگ آئورلیانو بوئندیای «صد سال تنهایی» مارکز، در حوالی مرگ ایستاده؛ شخصیتی که خیلی زود – در فصل دوم – وجوهی از مورسوی «بیگانه»ی کامو را هم به خود میگیرد.
داستان را میتوان به دو بخشِ درهم تنیده تقسیم … ادامه خواندن یادداشتی دربارۀ رُمان «گفتن در عین نگفتن»
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.